جشن قدم علی جونم
سلام...گل پسرم .عزیزم..فدای تو بشوم ..عزیزم شما از اردیبهشت ماه هی از وسایل میگرفتی و بلند میشوی و تا چند متر میومدی..اما بعدش اونقدر خوردی زمین که دیگه ترسیدی و اصلا راه نرفتی فقط یا از وسایل میگرفتی راه میرفتی و یا از دستمون ..منم خیلی ناراحت بودم دوست داشتم زود راه بری عزیزم تا اینکه 1394/04/04 خودت دستتو ول کردی و راه رفتی البته با تمرینهای من..و اون روز نصاب کولر اومده بود داشت کولر نصب میکرد و تو اون شلوغی یهو راه رفتی و اینم عکس همون روز پیش نصابها راه رفتنت و پس از اون خیلی خوب راه رفتی و هر روز پیشرفت کردی..منم نذر کردم که اگه راه رفتنت کامل بشه روز تولد تما...
نویسنده :
مامان مرضیه
14:11